فقط بروم و گم شوم.....

ساخت وبلاگ

آمدم كه بنويسم؛ حتما تا الان برگشته ايد. چقدر دلم ميخواست با يك دسته گل بابونه يا ميخك مى آمدم دنبالت، محكم در آغوشت مى گرفتم، مى رفتيم خانه و برايت چاى تازه دم مى كردم، كمى مشت و مالت ميدادم كه خستگى آن همه كار سنگين زير آفتاب از تنت در بيايد و بعد هم يك دل سير در خواب تماشايت مى كردم. اما حيف كه حتى نميتوانم بگويم "خسته نباشى مرد من"!

اما وقتى صفحه را باز كردم بين چند پيام جديدى كه برايم آمده بود، قلبم چنان فشرده شد كه حتى نتوانستم به نفس كشيدنم ادامه بدهم.. دلم گرفت، قلبم گرفت، روح ماتم زده ام گرفت.. كاش هيچوقت اين وب را باز نمى كردم كه يك روز چنين پيامى را ببينم.. دلم ميخواهد روى تمام نوشته هايم بالا بياورم. ميخواهم فقط بروم گم شوم و بميرم...

در زندگی، عشق بهاست.....
ما را در سایت در زندگی، عشق بهاست.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : welifez بازدید : 292 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 7:35