ديشب "سال بلوا" ى عباس معروفى را تمام كردم. كتابى از پيوند اسطوره هاى فديمى و زندگى روزمره و اكنون.. داستان كتاب درمورد زنى بود كه عشق و علاقه اش به يك كوزه گر را رها كرد و با دكتر خوش نام و رسمى ازدواج كرد و تا آخر عمر حتى لحظه اى نام و ذكر حسينا (كوزه گر) از لبانش نيفتاد و در آخر از عشق و دورى اش جان داد و روح و دلش پر پر شد.. راستش را بخواهى دلم ريخت، نكند ما هم مثل نوش آفرين و حسيناى كوزه گر نتوانيم به همديگر برسيم؟ نكند تا آخر عمر بجاى اينكه روى ماه ت را ببينم و ستايش ت كنم بايد به ذكر نام ت پناه ببرم..
در زندگی، عشق بهاست.....برچسب : نویسنده : welifez بازدید : 307