زندگی را بخندیم

ساخت وبلاگ
زندگی من و پدرت پر بود از خنده، منظورم لبخند نیست ها! از آن خنده هایی که دلت برایشان ضعف می رود، از آن خنده هایی که اشک از گوشه چشمت سرازیر می شود و بعد از آرام شدنت از خوشحالی نفس عمیق می کشی و فقط نگاهش میکنی و نگاهت پر است از آرامش، از رضایت خاطر! هرزمان که فکرش را میکنم می بینم من چقدر خوشبخت بودم، چقدر خوشحال بودم و گاهی فکر می کنم اگر پدرت وارد زندگی ام نمیشد من الان کجا بودم؟ اصلا لبخندی روی لب هایم می ماند؟

در زندگی، عشق بهاست.....
ما را در سایت در زندگی، عشق بهاست.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : welifez بازدید : 215 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 14:31