دلتنگ که می شویم..

ساخت وبلاگ
تاحالا به دلتنگی هایت نگاه کرده ای؟ تا عمق عمقش رفته ای؟ دیده ای چقدر شیرین است؟ من که می مردم برای لحظه هایی که دیوانه وار دلتنگ پدرت می شدم. زندگی ام لبریز بود از صدایش، وقتی برایم آواز می خواند، شعر می خواند، حرف می زد و حرف می زد.. من همه شان را نگه داشته بودم برای روزهای دلتنگی ام. آخ فقط تصور کن.. چشمانم را می بستم و در سکوت محض به صدایش گوش میدادم و آنقدر صدایش را می شنیدم که در خیالم مطمئن شوم او همینجاست درست کنار من، درست مقابل من.. یادم می آید یک شب سر مسئله ای از هم دلخور بودیم، من فورا از او خداحافظی کردم و گفتم می روم به صدایت گوش دهم تا آرام شوم. جوابی داد که فکر نکنم تا ابد هم فراموشش کنم.. گفت تو صدایم را داری. من با چه آرام شوم؟ و رفت.. و اشک ریختم..

در زندگی، عشق بهاست.....
ما را در سایت در زندگی، عشق بهاست.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : welifez بازدید : 296 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 14:31