در زندگی، عشق بهاست..

ساخت وبلاگ
وقتی بزرگ شدی حتما یک روزی در اواسط زمستان نام "ولنتاین" به گوش ت میخورد. روز عشاق. روز عشق.. بگذار برایت داستان این روز را بگویم. یعنی من میمیرم برای اینکه قصه ی تمام نام گذاری های دنیا را بشنوم. حالا داستان ولنتاین از این قرار است؛
در قرن سوم میلادی که مطابق می شود با اوایل امپراطوری ساسانی در ایران، در روم باستان فرمانروایی بوده است به نام کلودیوس دوم. کلودیوس، عقاید عجیبی داشت، از جمله اینکه سربازی خوب خواهد جنگید که مجرد باشد! از این رو ازدواج را برای سربازان امپراطوری روم قد غن می کند. کلودیوس به قدری بی رحم و فرمانش به اندازه ای قاطع بود که هیچ کس جرات کمک به ازدواج سربازان نداشت. اما کشیشی به نام والنتیوس (همان ولنتاین خودمان)، مخفیانه عقد سربازان رومی را با دختران محبوبشان جاری می کرد. کلودیوس دوم از این جریان خبر دار می شود و دستور می دهد که ولنتاین را به زندان بیاندازند. ولنتاین در زندان عاشق دختر زندان بان می شود. سرانجام کشیش به جرم جاری کردن عقد عشاق با قلبی عاشق اعدام می شود. بنابراین او را به عنوان فدایی و شهید راه عشق می دانند و از آن زمان نهاد و سمبلی می شود برای عشق!

دیدی چگونه یک نفر انقدر قشنگ نماد و سمبل عشق می شود؟

در زندگی، عشق بهاست.....
ما را در سایت در زندگی، عشق بهاست.. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : welifez بازدید : 199 تاريخ : شنبه 27 بهمن 1397 ساعت: 14:31